×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

خاموشی

دلتنگی ها

دروغ ؟

به من گفت میتوانستم خیلی بیشتر موفق باشم اگر از فرصت ها استفاده میکردم به من گفت کسی را دوست دارد انهم هشت سال ...به من گفت انکه دوست دارم خوش اندام و زیباست و ثروتمند و خانواده ای با اصل و نسب به من گفت که البته برای پول او او را نمی خواهد واین را به او با امضا هر سندی اثبات میکند به من گفت که روزهایم پر است ومدام در حال تلاش به من گفت یکبار ازدواج کرده و جدا شده به من گفت از اول اورا که جدا شده دوست نداشته
  1. او میگفت ومن تنها گوش میکردم و شاید هم گاهی سوالی از او ...و خیره در چشمانش که با انها هم با من حرف میزد ...ولبخند هایش که گونه هایش را گرد میکرد ...آه ای خدا   ناگهان در پیش نگاه من چهره اش به ان کسی که سالها می شناختم تبدیل شد آه و صد آه که حالا این را چرا فهمیده ام  در جادو بودم یا در خواب یا چشمم کور بود ؟
اینهمه مدت اورا میشناختم و حالا دیگری را در سیمایش میبینم
  1. در جواب  او حقیقتی تلخ را ک در سرتاسر زندگی ام اثبات  شده نگفتم به او نگفتم که زندگی انقدر نکبت بار است که برایش هیچ نمی ارزد وتنها به او گفتم که افسرده و غمگینم ! واین  بار  چه خوب شد که در عمق جانش توانستم راه یابم و به این اکتشاف بارها کشف شده ام دوباره برسم که او نیز مرا به حقیقت دوست ندارد ......بعضی وقتها از بیخ منکر هر چه  دوست داشتن میشوم و با خودم  میگویم که هر چه میشنوی و میبینی دروغی بیش نیست ...آه چه کسی خواهد توانست خلافش را به من ثابت کند  ؟ اگر اینها دروغ باشد پس چه چیزی راست است؟ 
جمعه 1 مهر 1390 - 8:57:14 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم